کودکی مرحلهای شگفت انگیز و ارزشمند از زندگی است. زمانی برای کاووش، یادگیری و رشد که پایههای شخصیتی افراد در آن شکل میگیرد. همچنین کودکی سفری است سرشار از اکتشاف، ماجراجویی و تجربیات ناب در جریان زندگی انسان، که در آن کودکان، نگاهی پر از شگفتی و منحصر به فرد به دنیای پیرامون خود دارند. هر پدیده در هر لحظه برای آنها رمز و رازی است که برای کشف آن پرشور و مشتاق هستند. به هر چیزی و به هر کسی بدون پیش فرضها، تعصبات و قضاوتهای از پیش تعیین شده مینگرند. با این حال اغلب دیدگاههای کودکان، توسط افراد بزرگسال نادیده گرفته میشود، چرا که یک اشتباه متداول در مورد مرحلهی کودکی وجود دارد که در آن کودکان فقط “بزرگسالان آینده” هستند که در زمان حال زندگی میکنند. یعنی کودکی را مقدمهای برای بزرگسالی میدانند و تمام تلاش بزرگسالان با چنین نظری، آماده کردن کودکان برای آینده است و بدین ترتیب زمان حال و دوران کودکی را از آنان دریغ میکنند.
از نگاه قصهمن، کودکان از بدو تولد انسانهایی دارای شعور و درک هستند و این دوره یک مرحلهی متمایز و ارزشمند در زندگی است. از لحظهی تولد، کودک؛ ویژگیها، احساسات و تواناییهای ذاتی دارد که شایسته توجه و احترام است.
در ادامه دلایل خود را برای در نظر گرفتن کودکان به عنوان انسانِ دارای شعور بیان میکنیم :
الف از نگاه قصهمن هر کودک یک انسان با ویژگی ها، افکار، احساسات، استعدادها و توانمندیهای منحصر به فرد است که شخصت و هویت او را شکل میدهند و از سایرین متمایز میکنند. با توجه به این امر، کودکان حق دارند که به خاطر شخصیت و هویتشان مورد توجه، محبت و عشق بیقید و شرط قرار بگیرند. به جای آنکه کودکان را یک بوم نقاشی سفید فرض کنیم که قرار است برای آینده، طرح و رنگی بزنیم مطابق با خواستهی بزرگسالان، آنها را به عنوان افرادی ارزشمند و کارآمد در جامعه بپذیریم.
ب کودکان توانایی انتخاب کردن، ابراز خواستهها و بیان استقلال را در محدودهی سنی خود به صورت آزادانه دارند. آنها در فضای گفتگو میتوانند نظرات و انتقادات خود را بیان کنند. کودکان قادرند در رابطه با چالشهای پیرامون خود فکر کنند و برای حل مسئلهای که با آن مواجهه میشوند اقدام کنند. احترام به استقلال، آزادی و انتخاب آنان به تقویت عزت نفس، اعتماد به نفس و مهارتهای تصمیمگیری کودکان کمک میکند.
پ کودکان همانند بزرگسالان نیازهایی متناسب با ویژگیهای دوران خود دارند که در صورت برآورده شدن یا نشدن آنها طیف گستردهای از احساسات خوشایند و ناخوشایند را تجربه میکنند. اعتبار دادن به احساسات کودکان و آشنا کردن آنها با راههای سالم و مناسب برای بیان و مدیریت احساساتشان در رشد عاطفی آنان بسیار حیاتیست.
ت تمایل به یادگیری و میل به رشد در وجود هر انسانی نهادینه شده است. کودکان نیز به طور طبیعی نسبت به پیرامون خود کنجکاو هستند و همواره برای شناخت بیشتر پیرامون خود سوالات متنوعی میپرسند و به دنبال پاسخهایی برای آنها هستند. توجه به کنجکاوی کودکان باعث ترغیب و علاقهمند شدن آنها به یادگیری مدامالعمر میشود.
ث انسانها به عنوان موجوداتی اجتماعی همواره میل به برقراری ارتباط با همنوعان خود را دارند.کودکان نیز از بدو تولد با اعضای خانواده، همسالان و مراقبان خود ارتباطات معناداری برقرار میکنند که تاثیرات ژرفی بر رشد عاطفی و اجتماعی آنها میگذارد.
ج کودکان همانند بزرگسالان حقوقی دارند که شامل حق شنیده شدن، آزادی، امنیت، بازی، شادی، آموزش و یادگیری، اعتراض، بیان نظر و … است. برخورد با احترام به حقوق کودکان به معنای دیدن آنها به عنوان یک انسان با هویت و شخصیت مستقل از دیگران میباشد.
الف دیدهشدن کودکان به عنوان انسان دارای شعور، محیطی آزاد و احترامآمیز ایجاد میکند که در آن کودکان به راحتی و آزادانه به بیان خود میپردازند که منجر به رابطه معنادار میان ما و کودکان میشود.
ب اعتبار دادن به احساسات و دیدگاههای کودکان، مهارت همدلی را در محیط مهدکودک و خانه تقویت میکند و فضایی امن میسازد که در آن والدین و مربیان بهترین همراهانِ کودکان در مواجهه با چالشهای زندگی خواهند بود.
پ این دیدگاه در زمینه آموزش، به معلمان و تسهیلگران قصهمن این انگیزه را میدهد که بسترسازیها و روشهای تدریس خود را با توجه به نیازها و ویژگیهای منحصربهفرد هر کودک تغییر دهند.
به طور کلی از نظر قصهمن، کودکان همچون بزرگسالان انسانهای باشعوری هستند که تنها تجربهی زیستی اندکی دارند. نگاه به کودکان به عنوان انسان از لحظه تولد، تاثیرات عمیقی بر تعاملات و ارتباطات بزرگسالان با آنها دارد. در واقع ما فردیت، احساسات، حقوق و پتانسیل آنها را میپذیریم و با این پذیرش، قصهمن در تلاش است محیطی غنی و شادی را ایجاد کند که کودکان در آن به رشد، یادگیری و کشف بهتری دست یابند.